چند لحظه صبر كنيد ... |
|
کرونا ساخت کجاست؟
چند لحظه صبر كنيد ... |
|
07 خرداد 1402 |
حدیث یومُ الدّار مشهور به حدیث یوم الإنذار و حدیث عشیره، روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن، از خویشاوندان خود میخواهد دعوت او را بپذیرند و اسلام بیاورند و در ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابی طالب(ع) تصریح میکند.
حدیث یومُ الدّار مشهور به حدیث یوم الإنذار و حدیث عشیره، روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن، از خویشاوندان خود میخواهد دعوت او را بپذیرند و اسلام بیاورند و در ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابی طالب(ع) تصریح میکند.
حدیث یومُ الدّار مشهور به حدیث یوم الإنذار و حدیث عشیره، روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن، از خویشاوندان خود میخواهد دعوت او را بپذیرند و اسلام بیاورند و در ضمن آن به وصایت و خلافت علی بن ابی طالب(ع) تصریح میکند. بنابر گزارش منابع تاریخی، حدیثی و تفسیری، این حدیث پس از آن صادر شد که در سال سوم بعثت، طبق آیه ۲۱۴ سوره شعراء مشهور به آیه انذار، پیامبر مامور شد تا اقوام نزدیک خویش را به اسلام دعوت کند. این حدیث از جمله ادلّۀ متکلمان امامیه در اثبات خلافت بلافصل و وصایت امام علی(ع) است. معناشناسیواژه «یوم» در عربی به معنای روز است، ولی گاه به معنای واقعه نیز بهکار میرود؛ بدین صورت که وقتی واقعهای مهم روی میداد، از این کلمه و واقعه مورد نظر ترکیبی اضافی میساختهاند؛ برای مثال، منظور از یوم الجمل «واقعه جمل» یا «جنگ جمل» است. منظور از یوم الدار را «واقعه خانه پیامبر» دانستهاند؛ زیر مراد از «الدار» در این حدیث، خانه پیامبر است. مورخان و مفسران با تعابیری چون «یومالدّار» به معنای واقعۀ خانه پیامبر (ص)، «بدءالدّعوة» به معنای آغاز دعوت و «یوم الانذار» به معنای واقعۀ هشدار، از این رویداد یاد کردهاند. در منابع تاریخی و روایی، از روز و واقعه کشته شدن عثمان نیز به «یوم الدار» تعبیر شده است. شرح ماجرابه نقل منابع تاریخ اسلام و تفسیر قرآن، با نزول آیه انذار در سال سوم بعثت، پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد غذایی فراهم کند و فرزندان عبدالمطلب را به میهمانی فرابخواند تا در این جلسه فرمان الهی را اجرا و آنان را به اسلام دعوت کند. حدود ۴۰ نفر از جمله ابوطالب، حمزه و ابولهب به میهمانی آمدند. گفتهاند که غذا به ظاهر اندک بود و برای آن جمعیت کافی نبود؛ اما همگی خوردند و سیر شدند و چیزی از آن کم نشد. بدینرو، ابولهب گفت: «محمد جادو کرده است.» سخنان ابولهب، مجلس را از طرح دعوت پیامبر(ص) خارج کرد و پیامبر (ص) از طرح موضوع منصرف شد و جلسه بدون اخذ نتیجه پایان یافت. با دستور پیامبر (ص) بار دیگر امام علی علیه السلام مأموریت یافت که با همان ترتیب قبلی غذا تهیه و از خویشاوندان پیامبر (ص) دعوت کند. بار دوم و یا سوم پیامبر (ص) پس از صرف غذا فرمود: «یا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ إِنِّی وَاللَّهِ مَا أَعْلَمُ شَابّاً فِی الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ إِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِخَیرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ قَدْ أَمَرَنِی اللَّهُ تَعَالَی أَنْ أَدْعُوَکُمْ اِلَیهِ فَأَیکُمْ یؤَازِرُنِی عَلَی هَذا الْأَمْرِ عَلَی أَنْ یکُونَ أَخِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُم؟ ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام. خدا به من فرمان داده است تا شما را بهسوی او فراخوانم، اکنون کدامیک از شما مرا یاری میکند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟» کسی پاسخ نداد. امام علی علیه السلام که از همه کوچکتر بود، گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری میکنم». پیامبر(ص) فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید». جمعیت برخاستند؛ در حالی که میخندیدند و به ابوطالب میگفتند: «محمد امر کرد که از پسرت اطاعت کنی و به حرف او گوش فرا دهی.» مورخان و مفسران با نامها و تعابیر متعددی از این رویداد یاد کردهاند و در برخی روایات نیز با تعبیر «بیعة العشیرة» از آن یاد شده است. اختلافات درباره حدیث۱. اختلاف درباره مکان واقعه: طبق همه منابع، پیامبر اکرم (ص) در این ماجرا خویشان خود را انذار داده است؛ اما درباره تعابیر پیامبر اکرم (ص) و جای دعوت و انذار، اختلافاتی در منابع بهچشم میخورد. بنابر برخی روایات منقول از اهل سنت، پیامبر بعد از نزول آیه بر تپه صفا رفت و بلند فریاد برآورد و مردم را هشدار داد و به اسلام فراخواند.با این حال، غالب منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل تسنن، از خانه پیامبر(ص) بهعنوان محل دعوت یاد کرده و ماجرای تعیین حضرت علی(ع)به عنوان وصی و خلیفه پیامبر(ص) را ذکر کردهاند.
اهمیت حدیثاین حدیث از ادله نقلی در اثبات خلافت بلافصل امام علی(ع) است و عالمان و متکلمان شیعه بسیار به آن استناد کردهاند. امام علی(ع) خود نیز در مواجهه با مخالفان، به این حدیث استناد کرده است. در روزگار معاصر، از جمله علامه امینی در کتاب مشهور الغدیر این حدیث و نقلهای متفاوت آن را بهگونه مفصل به بحث نهاده است. شیخ مفید در تفسیر معنای مولی در حدیث غدیر و اثبات خلافت و ولایت امام علی (ع) به حدیث یوم الدار نیز استناد کرده است. او مانند دیگر متکلمان شیعه معتقد است که مسئله ولایت و خلافت علی (ع) تنها در واقعه غدیر مطرح نشده؛ بلکه در مواضع چندی به صراحت آمده که یکی از آنها یوم الدار است. به گفته او، جمهور محدثان اهل سنت و شیعه این حدیث را به صورت مستفیض نقل کردهاند. |
کرونا ساخت کجاست؟